سرخیو سانز-ناوارو

از زمانی که به دنیا آمدم، تشنگی برای الهی و وجد در وجودم بود، آرامش ژرفای زندگی و زیبایی زندگی در طول سالیان سال بر وجودم جاری شده است، نه تای آخر به همراهی دیگران با عشق و همراهی من با خودم برای همه چیز اختصاص یافته است. ما باید در زندگی از سر می گذرانیم و از اهمیت دگرگون کننده ای که نگرش ما بر آن اعمال می کند آگاه بودیم.

از زمانی که به دنیا آمدم، تشنگی برای الهی و وجد در وجودم بود، آرامش ژرفای زندگی و زیبایی زندگی در طول سالیان سال بر وجودم جاری شده است، نه تای آخر به همراهی دیگران با عشق و همراهی من با خودم برای همه چیز اختصاص یافته است. ما باید در زندگی از سر می گذرانیم و از اهمیت دگرگون کننده ای که نگرش ما بر آن اعمال می کند آگاه بودیم.

درک آنچه برای ما اتفاق می افتد به اندازه هماهنگی با سوء تفاهم مهم است. از آنجایی که من این هنر بی‌نهایت ادغام را از بیرون و از درون دریافت کردم، خودم را شروع کردم تا در آن تخصص پیدا کنم، تا زمانی که عشق رودخانه به هر ساحل می‌رسد، خودم را وقف رسیدن به ظریف‌ترین گوشه‌ها کنم، بهتر است بگویم که باز کردم. من بیشتر و بیشتر با اعتماد به این که این رویداد می تواند از طریق من در ارتباط با دیگران اتفاق بیفتد، نه به عنوان یک کانال خاص، بلکه به عنوان چیزی طبیعی و کاملاً قابل دسترس برای کسانی که به آن باز هستند.

همه چیز با کار من به عنوان یک تسهیل کننده در عقب نشینی ها با استفاده آگاهانه و مسئولانه از ayahuasca و دیگر انتوژن ها شروع شد. پس از تجربیات شبانه با ayahuasca، صبح به صورت گروهی همدیگر را ملاقات کردیم تا شرکت کنندگان بتوانند تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و آنها را با زندگی خود مرتبط کنند و همچنین به طور خلاقانه راهی جدید برای دیدن آن را که از هوش عشقی که در آن وجود دارد، ایجاد کنند. همه ما. من همچنین از اهمیت باز کردن آن فضا قبل از جلسه انتهوژنیک به عنوان راهی برای کمک به فرد برای تمرکز بر انگیزه عمیقی که او را به عقب نشینی می‌آورد آگاه شدم و خود را در یک نگرش پذیرا تنظیم می‌کند که به او اجازه می‌دهد با سیالیت، اجازه و حرکت حرکت کند. اشتیاق در طول تجربه

من به تدریج دریافتم که این هنر را نه تنها می توان برای تجربیات انتوژنیک بلکه برای تفسیر هر رویداد یا موقعیتی در زندگی ما به کار برد. می‌توانستم ببینم که این هنر بخشش، دلسوزی و گاهی اوقات برخورد ظریف و بالاتر از همه عشق، عشق فراوان است. از آنجا گریه و خنده و همچنین لطف و لذت می آید.

می توانستم ببینم که «نمی دانم» کلید دریافت آغوش هارمونیک عشق در قالب کلام، اشاره و نوازش است. من توانستم تجربه کنم که منبع شجاعت آگاهی از معصومیت اساسی ماست که به ما حمایت، قدرت و انرژی می دهد تا هیچ حمله داخلی یا خارجی ما را نشکسته یا متوقف کند. دیدم که منشأ گسترش خلاقیت ما آگاهی از کرامت ما به عنوان موجوداتی است که بی‌نهایت مورد علاقه هستی و تمایل ما به تقسیم آن عشق و شادی با دیگران است.

در ترانزیت خود به عنوان یک تسهیلگر، لذت همکاری در آموزش (که به عنوان حمایت برای بیداری ظرفیت های داخلی دیگران درک می شود) بسیاری از افرادی که می خواستند به عنوان تسهیل کننده و یکپارچه کار کنند را داشته ام. اکنون با توجه به تعداد زیادی از افرادی که برای من نامه می نویسند و در مورد تجربیات من در مورد داروها می پرسند و در مورد اینکه چگونه می توانند خود را در برابر اتفاقاتی که برای آنها در زندگی می افتد قرار دهند، من به همراه دوست و شریک بزرگم فلور سوئیرو تصمیم گرفته ام. من برای مدت طولانی در آرژانتین و کشورهای دیگر در آمریکای جنوبی کار کردم، که می‌خواهیم با آموزش شروع کنیم که در آن فضایی ایجاد کنیم تا آن آموزش در تمام افرادی که می‌خواهند در سازمان ما کار کنند یا می‌خواهند ایجاد شود. عقب نشینی های خود را سازماندهی کنند.

علاوه بر هنر ادغام، هنر تسهیل انتوژن را با کلاس های عملی نیز آموزش خواهیم داد. ما این کار را شخصاً برای انتقال استفاده ای انجام خواهیم داد که از تأثیرات همه جریان های عرفانی، درمانی و تسهیل گری می نوشند. روشی که با هیچ سنت شمنی، مذهبی یا اخلاقی سفت و سخت نیست و ازدواج نمی کند. که تسهیل‌کننده را شخصیتی می‌بیند که قهرمان داستان نیست یا دارای قدرت‌های ویژه‌ای است، بلکه بیشتر به‌عنوان حضور دلسوزانه حمایت‌کننده‌ای است که به مردم اهمیت می‌دهد و در ایجاد یک محیط هماهنگ همکاری می‌کند که در آن فرد می‌تواند رها شود و استراحت کند.

ما توانسته‌ایم مشاهده کنیم که سازمانی که ما تأسیس کرده‌ایم افراد زیادی را جذب می‌کند که می‌خواهند در رویدادهای ما شرکت کنند و همچنین تسهیلگران و نوازندگانی را که گهگاه یا مکرر با آنها همکاری می‌کنیم، جذب می‌کند و قصد داریم به کشورهای زیادی که قبلاً آنها را دعوت کرده‌اند برسیم. ما . .

2 پاسخ

  1. به نظر من همه چیزهایی که شما می گویید بسیار زیبا و قابل ستایش است. من بیشتر آن را به اشتراک می گذارم. این من را تا حدودی به یاد روزهای جوانی‌ام می‌اندازد، پس از دهه 70/80 «عشق کن و نه جنگ»، جان لنون، ​​صلح‌طلبی، بسیاری از ماریا... و غیره. اما اگرچه روح را جوان نگه می دارم، بدن هشدار می دهد و دیگر برای آن آزمایش های "دیوانه" یا "توهم زا" نیست.
    لازم نیست، با موسیقی، مدیتیشن نیز به دست می آید و بسیار بهتر و بدون خطر….
    یک سوال مهم: همه اینها برای من آشنا به نظر می رسد) خیلی چیزها را به یاد مفهوم "فرقه" می اندازد... (!؟!؟) من مدتی در "Arcoiris" گیاهخواری و مواد مخدر نرم (ماریا، اسیدها، تریپوز) بودم. و غیره) عشق آزاده و زنده باد باکره...خیلی خطرناکه...خوشبختانه بدون عواقب فورا بیرون اومدم….

    1. با تمام احترامی که برای شما قائل هستم، باید از فواید و استفاده خوب از انتوژن ها در درمان های شفابخش بدانید. کمک زیادی به شما خواهد کرد.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند با *